حلاوت ندای الهی
"آنچه از قلم ابهی جاری شیرین است و ملیح."
حلاوت ندای الهی،،،حلاوت عنایت الهی،،،
کلام آخر ، غفلت از حلاوت کلام رحمن ........
حلاوت ندای الهی،،،حلاوت عنایت الهی،،،
کلام آخر ، غفلت از حلاوت کلام رحمن ........
حلاوت ندای الهی
ندای الهی نیز شیرین است، زیرا آدمی را به درجات بالا فرا میخواند؛ آدمی را بندۀ خود میداند و به خویش نسبت میدهد. این ندا سبب فرح و شادمانی است؛ شیرین است و چون انگبین.
چه که خداوند بندگانش را ندا میدهد و به خود میخواند. حضرت عبدالبهاء حکایت لطیفی را در این باره بیان میفرمایند:
هوالله ای بندگان جمال ابهی روايت كنند كه شخص نحريری در اعصار ماضيه، كه به صفت صدّيقی موصوف بود و به احسن فضائل مشهور و معروف، روزی داخل مسجد شد.
قاری اين آيه را تلاوت مينمود "يا عبادی الّذين اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمةاللّه." آن شخص نحرير به مجرّد استماع اين هدير نعره را به فلك اثير رساند كه يا بشری و يا طوبی و يا فرحا و يا طربا و يا فخرا و يا سرورا علی ما اسندهم الی نفسه و قال يا عبادی.
فرح و شادمانی نمود و فخر و كامرانی كرد به اين كه عباد را نسبت به خويش داد يا عبادی فرمود يعنی ای بندگان من و از شدّت سرور مدهوش شد و بيفتاد. حال عبدالبهاء شما را به ای بندگان جمال ابهی خطاب مينمايد. ملاحظه نمائيد كه اين چه نسبت است و چه منقبت و چه عزّت است و چه موهبت.
بايد از شدّت سرور مانند طيور در اوج عزّت ابديّه پرواز نمائيد و عليكم التحيّة و الثناء عع (مکاتیب عبدالبهاء، ج2، ص56).
در لوحی از قلم اعلی نازل، "آنچه از سماء عنایت الهی مخصوص ایشان نازل، مقصود آن که ترنّمات خوش حمامۀ بقا و زمزمههای اهل فردوس اعلی را بشنوند و حلاوت ندا را بیابند و به اثر آن مشی نمایند"
(مائدۀ آسمانی، ج7، ص153).
حلاوت عنایت الهی
لطف و عنایت الهی نسبت به بندگان فراتر از آن حدّی است که در تصوّر انسان بگنجد. بدین لحاظ فقط به عنوانی یا کلامی بیان میشود. نه قلم توان حرکت در این میدان را دارد و نه لسان قادر به بیان آن است. لهذا باید که به کلام مرکز میثاق توجّه کرد که فرمود،
"حمد کن ربّ قدیم و نور مبین و آفتاب فلک علّیّین را که چنین بخششی از سلطان آفرینش یافتی که به کوی دوست راه شناختی و به ساحت الطافش شتافتی و روی از دونش تافتی و از نار جمالش گداختی و به چنین موهبتی که منتهی آمال اماءالرّحمن بود رسیدی و حلاوت عنایت از کأس بقاء چشیدی"
(مکاتیب عبدالبهاء، ج7، ص150).
در بیان دیگر از قلم حضرت عبدالبهاء صادر، "ای امةالله جناب آقا محمّدحسن الحمدلله محفوظاً مصوناً به ملجأ اعظم رسیدند و در پناه جمال قدم مدّتی مقرّ گزیدند و از رحیق مختوم نوشیدند و از حلاوت عنایت حضرت معلوم چشیدند..." (همان، ص211).
کلام آخر – غفلت از حلاوت کلام رحمن
محرومان کسانی هستند که از جمیع این حلاوتها محرومند. در رأس آنها غفلت از حلاوت کلام رحمن است و سایر موارد بالتّبع حاصل میشود. زیرا هر کس حلاوت بیان رحمن را نیافت،
نه عبودیت داند و نه بلا و شهادت را قدر نهد؛ نه عنایت شناسد و نه هدایت و محبّت. بدین لحاظ از جمیع این موارد ممنوع و محروم. حضرت بهاءالله در مورد این افراد ابراز تأسّف میفرمایند،
"گویا ذائقۀ اهل عالم از تب غفلت و نادانی تغییر نموده؛ چه که از حلاوت بیان غافل و محروم مشاهده میشوند. بسیار حیف است که انسان خود را از اثمار شجرۀ حکمت ممنوع سازد.
ایّام و ساعات در مرور است. ید قدرت انشاءالله جمیع را حفظ فرماید و به افق دانایی کشاند"
(مجموعه الواح نازل بعد از کتاب اقدس، ص107).
جمال مبارک دربارۀ علّت پریشان عالم میفرمایند، "یا مهدی عالم منقلب و احدی سبب آن را ندانسته. بأساء و ضرّاء احاطه نموده.
ارض آرام نخواهد گرفت مگر به ندای اسکنی. ولکن نظر به اسّ اساس سیاست الهی و اصول احکام ربّانی در القای کلمه توقّف رفته و میرود ... نظر به جزای اعمال،
خلق در خسران و وبال مشاهده میشوند ... یا اسمی مهدی تفکّر در انقلابات دنیا نما. لعمری لاتسکن بل تزداد فی کلّ یوم. هذا ما یُخبرُک به الخبیر.
خلق از ندای حق و حلاوت آن محروم بوده و هستند. عجب در آن است که از ندای عالم هم محرومند. چه که عالم به امر مالک قدم در کلّ حین به اعلیالنّداء ندا مینماید" (مائدۀ4، ص109).
هوالله ای بندگان جمال ابهی روايت كنند كه شخص نحريری در اعصار ماضيه، كه به صفت صدّيقی موصوف بود و به احسن فضائل مشهور و معروف، روزی داخل مسجد شد.
قاری اين آيه را تلاوت مينمود "يا عبادی الّذين اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمةاللّه." آن شخص نحرير به مجرّد استماع اين هدير نعره را به فلك اثير رساند كه يا بشری و يا طوبی و يا فرحا و يا طربا و يا فخرا و يا سرورا علی ما اسندهم الی نفسه و قال يا عبادی.
فرح و شادمانی نمود و فخر و كامرانی كرد به اين كه عباد را نسبت به خويش داد يا عبادی فرمود يعنی ای بندگان من و از شدّت سرور مدهوش شد و بيفتاد. حال عبدالبهاء شما را به ای بندگان جمال ابهی خطاب مينمايد. ملاحظه نمائيد كه اين چه نسبت است و چه منقبت و چه عزّت است و چه موهبت.
بايد از شدّت سرور مانند طيور در اوج عزّت ابديّه پرواز نمائيد و عليكم التحيّة و الثناء عع (مکاتیب عبدالبهاء، ج2، ص56).
در لوحی از قلم اعلی نازل، "آنچه از سماء عنایت الهی مخصوص ایشان نازل، مقصود آن که ترنّمات خوش حمامۀ بقا و زمزمههای اهل فردوس اعلی را بشنوند و حلاوت ندا را بیابند و به اثر آن مشی نمایند"
(مائدۀ آسمانی، ج7، ص153).
حلاوت عنایت الهی
لطف و عنایت الهی نسبت به بندگان فراتر از آن حدّی است که در تصوّر انسان بگنجد. بدین لحاظ فقط به عنوانی یا کلامی بیان میشود. نه قلم توان حرکت در این میدان را دارد و نه لسان قادر به بیان آن است. لهذا باید که به کلام مرکز میثاق توجّه کرد که فرمود،
"حمد کن ربّ قدیم و نور مبین و آفتاب فلک علّیّین را که چنین بخششی از سلطان آفرینش یافتی که به کوی دوست راه شناختی و به ساحت الطافش شتافتی و روی از دونش تافتی و از نار جمالش گداختی و به چنین موهبتی که منتهی آمال اماءالرّحمن بود رسیدی و حلاوت عنایت از کأس بقاء چشیدی"
(مکاتیب عبدالبهاء، ج7، ص150).
در بیان دیگر از قلم حضرت عبدالبهاء صادر، "ای امةالله جناب آقا محمّدحسن الحمدلله محفوظاً مصوناً به ملجأ اعظم رسیدند و در پناه جمال قدم مدّتی مقرّ گزیدند و از رحیق مختوم نوشیدند و از حلاوت عنایت حضرت معلوم چشیدند..." (همان، ص211).
کلام آخر – غفلت از حلاوت کلام رحمن
محرومان کسانی هستند که از جمیع این حلاوتها محرومند. در رأس آنها غفلت از حلاوت کلام رحمن است و سایر موارد بالتّبع حاصل میشود. زیرا هر کس حلاوت بیان رحمن را نیافت،
نه عبودیت داند و نه بلا و شهادت را قدر نهد؛ نه عنایت شناسد و نه هدایت و محبّت. بدین لحاظ از جمیع این موارد ممنوع و محروم. حضرت بهاءالله در مورد این افراد ابراز تأسّف میفرمایند،
"گویا ذائقۀ اهل عالم از تب غفلت و نادانی تغییر نموده؛ چه که از حلاوت بیان غافل و محروم مشاهده میشوند. بسیار حیف است که انسان خود را از اثمار شجرۀ حکمت ممنوع سازد.
ایّام و ساعات در مرور است. ید قدرت انشاءالله جمیع را حفظ فرماید و به افق دانایی کشاند"
(مجموعه الواح نازل بعد از کتاب اقدس، ص107).
جمال مبارک دربارۀ علّت پریشان عالم میفرمایند، "یا مهدی عالم منقلب و احدی سبب آن را ندانسته. بأساء و ضرّاء احاطه نموده.
ارض آرام نخواهد گرفت مگر به ندای اسکنی. ولکن نظر به اسّ اساس سیاست الهی و اصول احکام ربّانی در القای کلمه توقّف رفته و میرود ... نظر به جزای اعمال،
خلق در خسران و وبال مشاهده میشوند ... یا اسمی مهدی تفکّر در انقلابات دنیا نما. لعمری لاتسکن بل تزداد فی کلّ یوم. هذا ما یُخبرُک به الخبیر.
خلق از ندای حق و حلاوت آن محروم بوده و هستند. عجب در آن است که از ندای عالم هم محرومند. چه که عالم به امر مالک قدم در کلّ حین به اعلیالنّداء ندا مینماید" (مائدۀ4، ص109).
..............................................................................................................
Iraj Sadeghian حضرت بهاءالله در مورد این افراد ابراز تأسّف میفرمایند،
"گویا ذائقۀ اهل عالم از تب غفلت و نادانی تغییر نموده؛ چه که از حلاوت بیان غافل و محروم مشاهده میشوند. بسیار حیف است که انسان خود را از اثمار شجرۀ حکمت ممنوع سازد.
ایّام و ساعات در مرور است. ید قدرت انشاءالله جمیع را حفظ فرماید و به افق دانایی کشاند"
(مجموعه الواح نازل بعد از کتاب اقدس، ص107).
جمال مبارک دربارۀ علّت پریشان عالم میفرمایند، "یا مهدی عالم منقلب و احدی سبب آن را ندانسته. بأساء و ضرّاء احاطه نموده.
ارض آرام نخواهد گرفت مگر به ندای اسکنی. ولکن نظر به اسّ اساس سیاست الهی و اصول احکام ربّانی در القای کلمه توقّف رفته و میرود ... نظر به جزای اعمال،
خلق در خسران و وبال مشاهده میشوند ... یا اسمی مهدی تفکّر در انقلابات دنیا نما. لعمری لاتسکن بل تزداد فی کلّ یوم. هذا ما یُخبرُک به الخبیر.
خلق از ندای حق و حلاوت آن محروم بوده و هستند. عجب در آن است که از ندای عالم هم محرومند. چه که عالم به امر مالک قدم در کلّ حین به اعلیالنّداء ندا مینماید" (مائدۀ4، ص109).
"گویا ذائقۀ اهل عالم از تب غفلت و نادانی تغییر نموده؛ چه که از حلاوت بیان غافل و محروم مشاهده میشوند. بسیار حیف است که انسان خود را از اثمار شجرۀ حکمت ممنوع سازد.
ایّام و ساعات در مرور است. ید قدرت انشاءالله جمیع را حفظ فرماید و به افق دانایی کشاند"
(مجموعه الواح نازل بعد از کتاب اقدس، ص107).
جمال مبارک دربارۀ علّت پریشان عالم میفرمایند، "یا مهدی عالم منقلب و احدی سبب آن را ندانسته. بأساء و ضرّاء احاطه نموده.
ارض آرام نخواهد گرفت مگر به ندای اسکنی. ولکن نظر به اسّ اساس سیاست الهی و اصول احکام ربّانی در القای کلمه توقّف رفته و میرود ... نظر به جزای اعمال،
خلق در خسران و وبال مشاهده میشوند ... یا اسمی مهدی تفکّر در انقلابات دنیا نما. لعمری لاتسکن بل تزداد فی کلّ یوم. هذا ما یُخبرُک به الخبیر.
خلق از ندای حق و حلاوت آن محروم بوده و هستند. عجب در آن است که از ندای عالم هم محرومند. چه که عالم به امر مالک قدم در کلّ حین به اعلیالنّداء ندا مینماید" (مائدۀ4، ص109).
https://www.facebook.com/iraj.sadeghian
No comments:
Post a Comment